شب و روزت همه بیدار
که آید شاید
کور شد دیده بر این
کوره ره شاید ها
شاید ای دل
که مسیحا نفست
آمد و رفت
باختی هستی خود

بر سر می آیدها

 

شعر از حسین پناهی