+ نوشته شده در دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ ساعت 18:4 توسط بیراهه ای در آفتاب
|
هــدف از تــشکـیــل ایـــن وبــلاگ گزیده ای از بهترین اشعـــار و درج شعر با نام اصلی شاعر و ویرایش آن به نحوی که خوانش شعر برای مخاطب آسان باشد. امیدوارم مورد قبول واقع گردد
بعد از تــو خـــدا هم با شمعدانی های خانۀ مان قهر کرد من ماندمُ و چهـرۀ عبوس کاکتوس کُنج حیاط که طعنه به تنهایـــــی ام می زد
بیداری ستاره در چشم جویباران
آیینه ی نگاهت پیوند صبح و ساحل
لبخند گاه گاهت صبح ستاره باران
بازا که در هوایت خاموشیِ جنونم
فریاد ها برانگیخت از سنگ کوه ساران
ای جویبار جاری ! زین سایه برگ مگریز
کاین گونه فرصت از کَف، دادند بی شماران
گفتی : به روزگاران مِهری نشسته گفتم
بیرون نمی توان کرد حتی به روزگاران
بیگانگی ز حد رفت ای آشنا مپرهیز
زین عاشق پشیمان سر خیل شرمساران
پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را زین گونه یادگاران
وین نغمه ی محبت، بعد از من و تو ماند
تا در زمانه باقی ست، آواز باد و باران