نوشته ای به یادگار از شاملو ، مردی که هیچ وقت سر خم نکرد...
مینویسد: « نوشتهايد موقعيت خاص من ارتباط يا مكاتبه با مرا مستلزم رعايت هزار نكته باريك مىكند و سرانجام انسان را به آنجا مىكشاند كه سكوت را برگزيند. ـ نه عزيزم، اين كار به معنى گردن نهادن به شكست خود و تأييد اصالت عمل سياسى كوتولههاى حاكم است. ما در هر شرايطى كارمان را مىكنيم بىترس از هر عكسالعملى. روزى كه آيدا و من قاطعانه مصمم شديم پا از ايران بيرون نگذاريم زير گوشمان پر از زوزه مرگ بود، ديوانه آدمخورى به اسم خلخالى خلع سلاح نشده بود و كسى هم با ما قصد شوخى نداشت.
گر ما ز سر بريده مىترسيديم
در كوچه عاشقان نمىگرديديم.»
پرواضح است که شاملو در این فراز، سکوت را معادل «گردن نهادن به شكست خود و تأييد اصالت عمل سياسى كوتولههاى حاكم» میداند.
گر ما ز سر بريده مىترسيديم
در كوچه عاشقان نمىگرديديم.»
پرواضح است که شاملو در این فراز، سکوت را معادل «گردن نهادن به شكست خود و تأييد اصالت عمل سياسى كوتولههاى حاكم» میداند.
منبع:
+ نوشته شده در چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۵ ساعت 21:8 توسط بیراهه ای در آفتاب
|