كه چقدر بى خبرى از من
از من خبر بگير!
كارى ندارد
كافى ست صبح ها
دلت برايم تنگ شود
و بى اختيار
به نقطه اى خيره شوى
و به اين فكر كنى
كه چقدر بى خبرى از من...
كارى ندارد
كافى ست صبح ها
دلت برايم تنگ شود
و بى اختيار
به نقطه اى خيره شوى
و به اين فكر كنى
كه چقدر بى خبرى از من...
كامران رسول زاده
+ نوشته شده در شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ ساعت 18:2 توسط بیراهه ای در آفتاب
هــدف از تــشکـیــل ایـــن وبــلاگ