تو گمنام و تهیدست و قانع باش!

اگر برای بدست آوردن پول مجبوری دروغ بگویی و فریبکاری کنی ،تهیدست بمان!
اگر برای بدست آوردن جاه و مقامی باید چاپلوسی کنی و تملق بگویی، از آن چشم بپوش!
اگر برای آنکه مشهور شوی مجبور می شوی مانند دیگران خیانت کنی،در گمنامی زندگی کن!
بگذار دیگران پیش چشم تو با دروغ و فریب ثروتمند شوند،با تملق و چابلوسی شغل های بزرگی را بدست آورند و با خیانت و نادرستی شهرت پیدا کنند

تو گمنام و تهیدست و قانع باش!

زیرا اگر چنین کنی تو سرمایه ای را که آنها از دست داده اند، به دست آورده ای...
و آن شرافت است ...

 

دکتر علی شریعتی

دروغ دروغ دروغ دروغ

«چهار فصل»

دروغ
دروغ
دروغ
دروغ

دلم بهار می خواهد

 

شعر از حسین درودی

بی فریب خوردن  زندگی سخت است

گاهی باید دروغ را راست پنداشت

و گاهی راست را دروغ

بی فریب خوردن

زندگی سخت است

باور کن...

 

فروغ فرخزاد

ابرهای همه عالم شب و روز در دلم می گریند

قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟

از کجا وز که خبر آوردی ؟

خوش خبر باشی ، اما ،‌اما

گرد بام و در من بی ثمر می گردی

انتظار خبری نیست مرا نه ز یاری، نه ز دَیّار و دیاری، باری

برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس

برو آنجا که تو را منتظرند

قاصدک در دل من همه کورند و کرند

دست بردار ازین دَر وطنِ خویش غریب

قاصدِ تجربه های همه تلخ با دلم می گوید

که دروغی تو ، دروغ

که فریبی تو. ، فریب

قاصدک هان، ولی ... آخر ... ای وای

راستی آیا رفتی با باد ؟

با توام ، آی! کجا رفتی ؟ آی

راستی آیا جایی خبری هست هنوز ؟

مانده خاکستر گرمی ، جایی ؟

در اجاقی طمعِ شعله نمی بندم

خردک شرری هست هنوز ؟

قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روز در دلم می گریند
 
 
مهدی اخوان ثالث