زیر دین سرمه دان ها چشم هایت را نبر
اخم هایت خنجر فرمانروایی ظالم است
خنده هایت لذت مهمانی یک حاکم است
از همان روزی که مویت را نشانم داده ای
تار می بینم جهان را گرچه چشمم سالم است
زیر دین سرمه دان ها چشم هایت را نبر
سرمه ی چشمان تو بی سرمه ها هم دائم است
مزه ی سیب لبم را بار دیگر مزه کن
فرض کن شیطان از اعمال قدیمش نادم است
قلب خود را پیش تو جا می گزارم خوبِ من
بازگشت از راه رفته گَه گُداری لازم است
خنده هایت لذت مهمانی یک حاکم است
از همان روزی که مویت را نشانم داده ای
تار می بینم جهان را گرچه چشمم سالم است
زیر دین سرمه دان ها چشم هایت را نبر
سرمه ی چشمان تو بی سرمه ها هم دائم است
مزه ی سیب لبم را بار دیگر مزه کن
فرض کن شیطان از اعمال قدیمش نادم است
قلب خود را پیش تو جا می گزارم خوبِ من
بازگشت از راه رفته گَه گُداری لازم است
شعر از امیر سهرابی
+ نوشته شده در جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ ساعت 21:47 توسط بیراهه ای در آفتاب