تک و تنهاتر از آنم که به دادم برسند
هرچه کردم به خودم کردم و وجدان خودم پسر نوحم و قربانی طوفان خودم
تک و تنهاتر از آنم که به دادم برسند آنچنانم که شدم دست به دامان خودم
موی تو ریخته بر شانه ی تو اما من شانه ام ریخته بر موی پریشان خودم
از بهشتی که تو گفتی خبری نیست که نیست می روم سر بگذارم به بیابان خودم
شعر از یاسر قنبرلو
+ نوشته شده در جمعه ۱۸ فروردین ۱۳۹۶ ساعت 17:57 توسط بیراهه ای در آفتاب
|