هجرانی
غم
اینجا نه
که آنجاست
دل
امّا
در سرمای این سیاهخانه میتپد.
در این غُربتِ ناشاد
یأسیست اشتیاق
که در فراسوهای طاقت میگذرد.
بادامِ بیمغزی میشکنیم
یادِ دیاران را
و تلخای دوزخ
در هر رگِمان میگذرد.
دیِ ۱۳۵۷
لندن
احمد شاملو
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ ساعت 9:55 توسط بیراهه ای در آفتاب
|
هــدف از تــشکـیــل ایـــن وبــلاگ